سر ساعت 6 غروب که می شه همه باهم دست از کار می کشن وبه طرف خونه هاشون حرکت می کنن . تو این میون مادرها هستن که بیشتر از همه دلشون می خواد به خونه برسن چونکه از صبح از بچه هاشون جدا مونده بودن ، حالا به محض رسیدن به خونه بلافاصله بچه هارو توآغوش مکشند و نوازش می کنن ، با این کار خستگی از تنشون در میره . البته گاهی هم برعکس میشه وقتی وارد خونه می شن می بینن بچه ها بازی گوشی کردن وخونه رو بهم ریختن ، تازه اون وقته که خستگی شون دو برابر می شه .

به هر حال من یکی از وصف حال وهوای زیبای این روزها عاجزم ، فقط باید تواین محیط باشی و کمی هم به دوروبرت دقیق تر بشی تا این فضای زیبا رو حس کنی .

حالا که تو این فصل ، از دیگر استانهای کشور به منطقه ما برای سیاحت وتفریح میان حیف نیست خودمان از این فضا لذت نبریم . شاید بگین ای بابا دلت خوشه کی وقت داره تواین روزها ازاین کارها بکنه .برای دیدن زیبائیها ولذت بردن از آنها شاید لازم نباشد وقت خاصی رو اختصاص بدیم که اگه هم باشه خیلی خوبه ، باید به طبیعت پیرامونمون بهتر نگاه کنیم ویه خورده هم بهش فکر کنیم به آسمون زیبای بالای سرمون، به گلها ، به طبیعت سر سبزی که اون رو خدا به ما رایگان داده اگه یه خورده هم دقیق تر باشیم ، علفی که از لای ترک دیورار در دراومده می تونه برامون زیبا ترین منظره باشه ، زیبا تر ازاون بیائیم لحظه ای چشمامون رو ببندیم وبه صدای پرندگان گوش بدیم ، چقدر نشاط آوره! با یک نفس عمیق چقدر راحت می توان بوی خوش بهارنارنج رواستشمام کرد .

از لحظه لحظه فصل بهار باید لذت برد. ببینید که عزیزک چه بهشت زیبائیه. زندگی مانند قطار در گذره وتا مقصدهم راهی نمانده . همه ما مسافران این قطاریم و وقتیکه به مقصد رسیدیم دیگه وقتی برای لذت بردن از منظره های مسیر نمی ماند . بیائیم دراین بهشت زیبا بیشتر قدرهم روبدونیم وبیشتر به هم محبت کنیم .که راه خیلی کوتاه (( همه ما مسافریم))  

                                                                                                                        غلامرضا زین العابدینی